در رؤیای بابل – ریچارد براتیگان
- Baset Orfani
- 1 day ago
- 3 min read

در رویای بابل اثری است از نویسنده و شاعر آمریکایی ریچارد براتیگان که نخستینبار در سال ۱۹۷۷ منتشر شد. این رمان، یکی از نمونههای درخشان سبک پستمدرن آمریکایی است که با نثری طنازانه و روایتی غیرخطی، به بررسی هویت، خیال، شکست، و رؤیا در جهان مدرن میپردازد. ریچارد براتیگان که با آثاری چون صید قزلآلا در آمریکا و ژنرال کنفدراسیونی از بیگسور شناخته میشود، در این اثر نیز نگاه منحصربهفرد خود را به زندگی معاصر آمریکایی به نمایش میگذارد.
راوی این رمان کارآگاهی شکستخورده، بیپول و بیکاره است که در دههی سی میلادی، در دل بحران اقتصادی آمریکا، در لسآنجلس روزگار میگذراند. او در تلاش برای پیشبرد یک پروندهی بیاهمیت، مدام به رؤیایی خیالی پناه میبرد که آن را "بابل" مینامد؛ جایی اسرارآمیز، گرم و دلپذیر که از واقعیت تلخ و سرد پیرامونش گریزی شاعرانه فراهم میآورد. او برخلاف دیگر کارآگاهان داستانی، نه هوش و توانایی خاصی دارد، نه سلاحی، و نه حتی عزمی برای حل معما. بیشتر اوقاتش به خیالبافی و بازگویی بیربط خاطراتی از گذشته یا جستوجوی پول خرد برای خرید قهوه و سیگار میگذرد. با این حال، همین فقدان و ناکارآمدی در او، به طرزی عجیب انسانی و تأملبرانگیز جلوه میکند.

در رویای بابل با استفاده از عناصر ژانر نوآر، طنز سیاه و لحن سهل و ممتنع، تصویری بیرحمانه و در عین حال شاعرانه از فقر، تنهایی و بیهدفی انسان معاصر ارائه میدهد. براتیگان در این اثر، از کلیشههای ادبی ژانر کارآگاهی بهره میبرد اما با وارونهسازی آنها، نوعی کاریکاتور از این سنت ادبی خلق میکند که در آن، حقیقت به چیزی مبهم و بیمعنا تبدیل شده و قهرمان داستان، بیش از آنکه به دنبال کشف حقیقت باشد، به دنبال حفظ شبحی از شأن انسانی در جهانی پوچ و تهی است. زبان روایت، ساده، محاورهای و پر از ظرافتهای طنزآلود است که به جای آنکه خواننده را درگیر گرهگشایی جنایی کند، او را به تفکر در باب ماهیت خیال، حافظه و رویا سوق میدهد.
بابل، همان بهشت خیالی و دستنیافتنیای است که راوی به هنگام مواجهه با ناکامیها، به آن پناه میبرد. گریزهای مکرر راوی به بابل، استعارهای از میل انسانی به رؤیا و فرار از واقعیت خشونتبار است. این بُعد خیالپردازانهی داستان، آن را به اثری فراواقعگرا نزدیک میکند که در آن مرز میان واقعیت و خیال بهنرمی از میان میرود. جهان بیرونی رمان، متشکل از بیخانمانی، استیصال، بیپولی و جنایتهای بیمعنا، در مقابل جهان درونی و خیالی راوی، جلوهای هولناک و ضدانسانی مییابد. بابل، در ذهن براتیگان، نه صرفاً مکانی خیالی، بلکه تجسمی است از آرزویی از دسترفته؛ یوتوپیایی ذهنی که تنها در رؤیا میتوان به آن پناه برد.
این رمان، اگرچه در زمان انتشار خود چندان مورد توجه منتقدان قرار نگرفت و گاه آن را نسبت به آثار پیشین براتیگان اثری ضعیفتر دانستند، اما با گذشت زمان، در میان خوانندگان و تحلیلگران ادبی، جایگاه ویژهای یافت. دلیل این توجه مجدد، شاید در توانایی براتیگان در ترسیم تضاد میان رؤیا و واقعیت و نیز بازنمایی پوچی جهان مدرن از زاویهای طنزآمیز و ضدقهرمانانه باشد. نثر روان، ساختار اپیزودیک، و تسلط براتیگان بر خلق فضاهای ذهنی و احساسی، موجب شدهاند که این اثر همچنان واجد طراوت و گیرایی خاصی باشد.
در مجموع، در رویای بابل اثری است که همزمان خواننده را به خنده و اندوه وامیدارد. اثری است که در لایههای ظاهراً ساده و پیشپاافتادهی خود، سؤالاتی ژرف دربارهی معنا، هویت و رهایی مطرح میسازد. براتیگان، با خلق قهرمانی شکستخورده و رؤیاپرداز، بر ما یادآور میشود که شاید رؤیا، تنها پناهگاه ما در برابر ابتذال زندگی روزمره باشد؛ همان بابل گمشدهای که در درون خود حمل میکنیم.
از ابراز محبت و نظرات خوب شما بسیار سپاسگزاریم!
حضور شما در صفحه ادبی (فراز) به ما انگیزه میدهد تا با اشتیاق بیشتری در مسیر رشد و حمایت از ادبیات گام برداریم.
برای حمایت مستمر از فعالیتهای ادبی فراز، خواهشمندیم صفحه ما را دنبال کنید و به وبسایت رسمیمان به آدرس www.faraaaz.com
مراجعه کنید تا از آخرین اخبار و خدمات بنگاه انتشاراتی فراز مطلع شوید.
با احترام
بنگاه انتشاراتی فراز
ایمیل: support@faraaz.no
وبسایت ما:
Comments