دوریس لسینگ؛ نویسندهٔ ذهن، جنس، و جهان
- Baset Orfani

- Jul 23
- 4 min read

(Doris Lessing) | ۲۲ اکتبر ۱۹۱۹ – ۱۷ نوامبر ۲۰۱۳برندهٔ نوبل ادبیات ۲۰۰۷
۱. زندگینامه: از رودزیا تا لندن، سفر از خاک به خیال
دوریس می تیلور (May Taylor)، که بعدها با نام دوریس لسینگ شهرت جهانی یافت، در ۲۲ اکتبر ۱۹۱۹ در شهر کرمانشاه، ایران، در خانوادهای بریتانیایی دیده به جهان گشود. پدرش، آلفرد تیلور، که از جنگ جهانی اول با یک پای قطعشده بازگشته بود، در بانک شاهنشاهی ایران مشغول به کار بود، و مادرش، امیلی تیلور، پرستاری حرفهای با روحیهای سختگیر و محافظهکار بود.
در سال ۱۹۲۵، خانوادهٔ لسینگ ایران را ترک گفت و به مستعمرهٔ بریتانیا در آفریقا، یعنی رودزیای جنوبی (امروزه زیمبابوه) مهاجرت کرد. کودکی لسینگ در مزرعهای دورافتاده سپری شد، میان خشونت طبیعت استوایی، فرهنگ استعماری، و تضادهای نژادی و طبقاتی. این تجربیات نقش عمیقی در نگاه انتقادی و اندیشههای ضد استعماری او داشت.
لسینگ تحصیلات رسمی خود را زود رها کرد. در نوجوانی به مطالعهٔ آزاد روی آورد و آثار نویسندگان بزرگی چون تولستوی، داستایفسکی، جین آستین و شوپنهاور را بلعید. او در ۱۵ سالگی خانه را ترک کرد، ازدواج کرد، مادر شد و سپس طلاق گرفت. در ازدواج دوم خود، از همسرش، گاتفرید لسینگ، نام خانوادگیاش را به ارث برد. در سال ۱۹۴۹، پس از پایان زندگی مشترکش و ترک فرزندانش، لسینگ به لندن مهاجرت کرد و به طور جدی نوشتن را آغاز کرد.
۲. سیر آثار و اندیشهها: نوشتن بهمثابه خودآگاهیِ سیاسی و روانی
دوریس لسینگ نویسندهای چندوجهی بود که آثارش را نمیتوان در یک سبک یا ژانر محدود کرد. قلم او از واقعگرایی اجتماعی و سیاستمحوری آغاز شد، سپس به روانشناسی و فمنیسم رسید، و در نهایت به عرصههای عرفانی، علمی-تخیلی و متافیزیکی گسترش یافت.
۲.۱. واقعگرایی اجتماعی:
نخستین رمانش، «علفها آواز میخوانند» (The Grass is Singing) در سال ۱۹۵۰ منتشر شد و موفقیت بزرگی بهدست آورد. داستانِ فروپاشی زناشویی یک زن سفیدپوست و یک مرد سیاهپوست در جامعهای استعماری، تصویری تیره و هشداردهنده از نژادپرستی، سرکوب و ناکامی عاطفی را ارائه میداد. این اثر نشانگر نگاه انتقادی او به امپریالیسم و استعمار بود.
۲.۲. فمنیسم و روانشناسی:
شاهکار ادبی لسینگ، بیتردید «دفترچه طلایی» (The Golden Notebook, 1962) است؛ رمانی پیچیده، ساختارشکن و چندلایه، که از زبان زنی نویسنده بهنام «آنا ولف» روایت میشود. این رمان نهتنها به تحلیل روانشناختی زنان در جهان مدرن میپردازد، بلکه شکافهای درونی، سانسورهای ذهنی، بحرانهای سیاسی و بنبستهای عشق و مادرانگی را با زبانی رادیکال بیان میکند.لسینگ با این اثر، بهعنوان یکی از چهرههای مهم ادبیات فمنیستی قرن بیستم شناخته شد، هرچند خود او بعدها عنوان کرد که این کتاب فراتر از چارچوبهای جنبشهای خاص است و به «تفکر در بحران» میپردازد.
۲.۳. عرفان، روانشناسی و علمی-تخیلی:
در دهههای بعد، لسینگ از رئالیسم اجتماعی فاصله گرفت و به سوی مباحث عرفانی، نظریههای کارل گوستاو یونگ، و ادبیات علمی-تخیلی روی آورد. مهمترین نمونهٔ این دوره، پنتالوژی «رمانهای آرکانار» (Canopus in Argos: Archives) است؛ مجموعهای پنججلدی که بین سالهای ۱۹۷۹ تا ۱۹۸۳ منتشر شد. این آثار با لحن فلسفی و شبهعرفانی به تاریخهای جایگزین، استعمار کهکشانی، و تکامل آگاهی میپردازند.
لسینگ در این دوره به تأمل دربارهی سرنوشت انسان، ارتباط با کیهان، و ساحتهای متعالی ذهن پرداخت و نشان داد که نویسندهای است که از کلیشهها و تعاریف محدود نمیهراسد.
۳. دستاوردها، جوایز و میراث فرهنگی
دوریس لسینگ در طول عمر خود، ستایشهای فراوانی را از جهان ادبیات و فلسفه دریافت کرد و بسیاری از نویسندگان و متفکران نسلهای بعد از او الهام گرفتند.
۳.۱. جوایز و افتخارات:
جایزهٔ نوبل ادبیات (۲۰۰۷): آکادمی نوبل هنگام اعطای این جایزه به او گفت: «لسینگ، راوی تجربه زنانه، شکاف تمدنها، و مهاجرت ذهن است.» او هنگام دریافت این جایزه، مسنترین فردی بود که تا آن زمان برندهٔ نوبل ادبیات شده بود.
جایزهٔ سامرست موآم (۱۹۵۴)
جایزهٔ یادبود دیوید کوهن برای یک عمر دستاورد ادبی (۲۰۰۱)
مدال شکسپیر آلمان (۱۹۸۲)
عنوان بانوی فرماندهٔ امپراتوری بریتانیا (CBE) را رد کرد، چرا که با سیاستهای استعماری بریتانیا مخالف بود.
۳.۲. آثار مهم:
The Grass is Singing (1950) – علفها آواز میخوانند
Children of Violence (1952–1969) – فرزندان خشونت (پنججلدی)
The Golden Notebook (1962) – دفترچه طلایی
Briefing for a Descent into Hell (1971) – آمادهسازی برای نزول به دوزخ
The Memoirs of a Survivor (1974) – خاطرات بازمانده
Canopus in Argos series (1979–1983) – پنجگانهی کانوپوس در آرگوس
The Good Terrorist (1985) – تروریست خوب
Under My Skin (1994) و Walking in the Shade (1997) – دو جلد از خاطرات او
The Cleft (2007) و Alfred and Emily (2008) – آثار متأخر با لحن فلسفی و نوستالژیک
۳.۳. تأثیر و میراث:
دوریس لسینگ را میتوان صدایی منحصر بهفرد در ادبیات معاصر دانست؛ صدایی که نهتنها تجربهٔ زنان، بلکه تجربهٔ روان، رؤیا، تاریخ و زمان را به تصویر کشید. او نهفقط رماننویس، که فیلسوفی ادبی بود؛ از استعمار تا روانکاوی، از فمنیسم تا کیهانشناسی. آثار او بارها در فهرستهای مهمترین کتابهای قرن قرار گرفتهاند.
او در ۱۷ نوامبر ۲۰۱۳، در سن ۹۴ سالگی، در لندن درگذشت؛ بیآنکه مسیر ادبیاش هرگز محدود به مرزهای یک سبک، یک باور یا یک سرزمین باشد.
جمعبندی: زن، ذهن، متن
دوریس لسینگ را باید نویسندهای دانست که هرگز از کشفهای فکری و تخیلورزی بازنایستاد. او نثر را به عنوان ابزاری برای کاوش درونیترین لایههای انسان بهکار گرفت و با صداقت، شجاعت و وسعت ذهنی، در هر دوره از زندگیاش صدای دیگری شد؛ صدای آنکس که شنیده نمیشود.اگرچه او از مرزهای واقعگرایی عبور کرد، اما همیشه در مرکز واقعیت ایستاده بود – واقعیتی انسانی، آسیبپذیر و عمیق.
از ابراز محبت و نظرات خوب شما بسیار سپاسگزاریم!
حضور شما در صفحه ادبی (فراز) به ما انگیزه میدهد تا با اشتیاق بیشتری در مسیر رشد و حمایت از ادبیات گام برداریم.
برای حمایت مستمر از فعالیتهای ادبی فراز، خواهشمندیم صفحه ما را دنبال کنید و به وبسایت رسمیمان به آدرس www.faraaaz.com
مراجعه کنید تا از آخرین اخبار و خدمات بنگاه انتشاراتی فراز مطلع شوید.
با احترام
بنگاه انتشاراتی فراز
ایمیل: support@faraaz.no
وبسایت ما:




Comments