top of page

زندگی‌نامهٔ جیمز جویس (James Joyce)

  • Writer: Baset Orfani
    Baset Orfani
  • Jul 28
  • 5 min read
ree

نویسنده‌ای که زبان را از بند معنا رهانید


۱. مقدمه

جیمز آگوستین آلویسیوس جویس (James Augustine Aloysius Joyce)، نویسنده، شاعر و نوآور ادبی ایرلندی، یکی از بزرگ‌ترین و تأثیرگذارترین نویسندگان قرن بیستم به‌شمار می‌رود. جویس به‌ویژه برای آثار بلندپروازانه و پیچیده‌اش چون اولیس (Ulysses)، بیداری فینیگان (Finnegans Wake) و تصویر هنرمند در جوانی (A Portrait of the Artist as a Young Man) شهرت دارد، آثاری که مرزهای زبان، روایت و روان‌شناسی ادبی را جابه‌جا کردند و مسیر ادبیات مدرن را دگرگون ساختند.

زندگی او، هم‌چون آثارش، آکنده از کشمکش با دین، ملت، زبان، عشق، فقر، مهاجرت و بیماری بود؛ اما در میانه‌ی این طوفان، ذهنی می‌درخشید که ادبیات را نه به‌عنوان یک ابزار روایت، که به‌مثابه‌ی ابزاری برای بازآفرینی خود واقعیت به‌کار گرفت. در ادامه، زندگی و آثار جویس را با نگاهی دقیق و جامع بررسی خواهیم کرد.


۲. دوران کودکی و تحصیلات (۱۸۸۲–۱۹۰۲)

جیمز جویس در تاریخ ۲ فوریه ۱۸۸۲ در منطقهٔ رتب‌ماین (Rathmines) در حومهٔ جنوبی دوبلین، ایرلند، در خانواده‌ای کاتولیک و پرجمعیت چشم به جهان گشود. پدرش، جان استانیسلاوس جویس، مردی خوش‌بیان و اهل موسیقی بود که با وجود داشتن شغل دولتی، درگیر مسائل مالی، نوش‌خواری و بی‌ثباتی اقتصادی بود. مادرش، مری جین مورای، زنی مذهبی و مهربان بود که تأثیر عمیقی بر حساسیت روحی جویس گذاشت.

جویس در کودکی به مدرسهٔ کلیسایی بسیار معتبر کالج کنگو (Clongowes Wood College) فرستاده شد، اما به‌دلیل مشکلات مالی پدرش مجبور شد آن را ترک کند و تحصیلات خود را در مدارس کاتولیک محلی ادامه دهد. بعدها به مدرسهٔ بلموِنت و سپس به دانشگاه سلطنتی دوبلین (که امروزه دانشگاه کالج دوبلین است) راه یافت. در این دوران، جویس با زبان‌های لاتین، فرانسه، ایتالیایی و ادبیات کلاسیک آشنا شد و تأثیراتی عمیق از آثار نویسندگان چون دانته، شکسپیر، ایبسن و تولستوی گرفت.

در سال ۱۹۰۰، نخستین نقد ادبی او دربارهٔ نمایشنامه‌ای از هنریک ایبسن در روزنامهٔ فورتنایتلی ریویو منتشر شد؛ اتفاقی که توجه حلقه‌های ادبی را به جویس جوان جلب کرد. او با وجود فشار محیط مذهبی و اجتماعی ایرلند، نگاه‌هایی سکولار و ضدملی‌گرایانه داشت، و از همان آغاز، علیه اقتدار دین، سنت و ملیت شورید.


۳. آغاز زندگی ادبی و مهاجرت (۱۹۰۲–۱۹۱۴)

جویس در سال ۱۹۰۲ ایرلند را ترک کرد و به پاریس رفت تا در رشتهٔ پزشکی تحصیل کند، اما بیش از آن‌که در کلاس‌های دانشگاهی حاضر باشد، در کتابخانه‌ها و کافه‌های پاریسی غرق در مطالعه بود. بیماری مادرش در سال ۱۹۰۳ او را موقتاً به دوبلین بازگرداند. پس از مرگ مادر، جویس با دنیایی از تلخی و یأس روبه‌رو شد، موضوعی که در بسیاری از آثارش، به‌ویژه در اولیس، بازتاب یافته است.

در سال ۱۹۰۴، با زنی به‌نام نورا بارناکل آشنا شد، خدمتکاری اهل گالوی که تا پایان عمر شریک زندگی‌اش باقی ماند. جویس و نورا در همان سال از ایرلند گریختند و به‌نوعی زندگی در تبعید خودخواسته را آغاز کردند. آن‌ها ابتدا به زوریخ، سپس به تریسته (در آن زمان بخشی از امپراتوری اتریش-مجارستان) و نهایتاً به رم رفتند. جویس در این سال‌ها در بانک، مدرسه زبان و اداره پست کار کرد تا هزینه زندگی را تأمین کند.

در همین دوران، جویس شروع به نوشتن آثارش کرد. مجموعه داستان‌های دوبلینی‌ها (Dubliners) که زندگی طبقه متوسط، رکود اخلاقی، و سردرگمی معنوی مردم ایرلند را با سبک رئالیسم بی‌طرفانه تصویر می‌کرد، بارها توسط ناشران رد شد. سرانجام این مجموعه در سال ۱۹۱۴ منتشر شد و تحسین محافل روشنفکری را برانگیخت، هرچند فروش کمی داشت.


۴. دوران شکوفایی ادبی: از «تصویر هنرمند» تا «اولیس» (۱۹۱۴–۱۹۲۲)

در سال ۱۹۱۶، رمان تصویر هنرمند در جوانی (A Portrait of the Artist as a Young Man) منتشر شد. این اثر بازآفرینی نیمه‌زندگی‌نامه‌ای از جوانی جویس است و شخصیت اصلی آن، "استیون ددالوس"، نماد ذهن جست‌وجوگر و هنرمندی است که در جست‌وجوی آزادی خلاقه، از دین و سنت و ملت می‌گریزد. این اثر با سبک روایت درونی و زبان روان‌شناختی خود، به عنوان یکی از نخستین شاهکارهای ادبیات مدرن شناخته می‌شود.

در همین سال‌ها، جویس کار روی عظیم‌ترین اثر خود، اولیس (Ulysses)، را آغاز کرد. این رمان، که در سال ۱۹۲۲ منتشر شد، بازآفرینی ساختار اودیسه‌ی هومر در قالب زندگی روزمرهٔ دوبلین است. داستان در یک روز (۱۶ ژوئن ۱۹۰۴) می‌گذرد و شخصیت‌هایی چون لئوپولد بلوم، مالی بلوم، و استیون ددالوس را دنبال می‌کند. جویس در این اثر با بهره‌گیری از تکنیک "جریان سیال ذهن"، چندصدایی، ارجاعات اسطوره‌ای، طنز و زبان‌پردازی نوآورانه، شکلی کاملاً نو از رمان خلق کرد.

اولیس ابتدا به دلیل "هرزه‌نگاری" در آمریکا و بریتانیا ممنوع شد، اما با حمایت نویسندگان و منتقدان بزرگی چون ازرا پاوند، تی.اس. الیوت، و ویلیام باتلر ییتس، جایگاه خود را به‌عنوان شاهکاری بی‌مانند در ادبیات تثبیت کرد. جویس از طریق ناشری زن به نام "سیلویا بیچ" در پاریس، توانست نسخهٔ کامل این اثر را در ۲ فوریه ۱۹۲۲ (تولد چهل سالگی‌اش) منتشر کند.


۵. سال‌های پایانی و «بیداری فینیگان» (۱۹۲۲–۱۹۴۱)

پس از انتشار اولیس، جویس شهرتی جهانی یافت، اما همچنان درگیر مشکلات مالی، بیماری چشمی (که به چندین عمل جراحی و تقریباً نابینایی منجر شد)، و مشکلات روحی دخترش "لوسیا" بود. او بیشتر این سال‌ها را در پاریس گذراند و روی پیچیده‌ترین اثرش یعنی بیداری فینیگان (Finnegans Wake) کار کرد.

این اثر که در سال ۱۹۳۹ منتشر شد، به‌طور کامل در زبانی خواب‌گون، بین‌المللی، چندلایه و پر از بازی‌های زبانی نوشته شده است. فهم آن برای بسیاری دشوار است، اما در عین حال، به‌عنوان اوج نوآوری زبانی در ادبیات شناخته می‌شود. بیداری فینیگان به‌نوعی پایان طبیعیِ سیر تجربی جویس با زبان است: زبان دیگر نه ابزار بیان معنا، بلکه خودِ معنا شده است.

با آغاز جنگ جهانی دوم، جویس به زوریخ بازگشت. او در این دوران دچار افسردگی، بیماری گوارشی شدید و نگرانی برای آینده خانواده‌اش بود. در نهایت، جیمز جویس در ۱۳ ژانویه ۱۹۴۱، در سن ۵۸ سالگی، پس از عمل ناموفق روده، در زوریخ درگذشت و در همان‌جا به خاک سپرده شد.


۶. میراث ادبی و جایگاه در تاریخ ادبیات

جویس، هم‌چون نویسندگان بزرگی چون دانته، شکسپیر و سروانتس، به‌عنوان نویسنده‌ای شناخته می‌شود که ادبیات را به مرحله‌ای تازه رساند. نوآوری‌های زبانی، ساختارشکنی روایت، پیچیدگی روان‌شناختی شخصیت‌ها، و نگاه رادیکال او به فرهنگ، مذهب و تاریخ، او را به یکی از ستون‌های اصلی مدرنیسم ادبی بدل کرده است.

اولیس هم‌اکنون به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین رمان‌های تاریخ ادبیات غرب شناخته می‌شود. ۱۶ ژوئن هر سال، با عنوان بلوم‌دی (Bloomsday) در سراسر جهان، به‌ویژه در دوبلین، گرامی داشته می‌شود.

آثار جویس الهام‌بخش نویسندگان بی‌شماری در قرن بیستم و بیست‌ویکم بوده است، از ساموئل بکت، خورخه لوئیس بورخس، و ویلیام فاکنر گرفته تا توماس پینچن، دیوید فاستر والاس و سلمان رشدی.


۷. نتیجه‌گیری

جیمز جویس نویسنده‌ای بود که از جهان اطرافش گریخت تا آن را با زبان خودش دوباره بسازد. او نه به‌دنبال سرگرم‌کردن خواننده بود، نه پندآموزی؛ هدف او کشف ساختارهای ذهن، زبان و هویت بود. از دوبلین خاکستری دوبلینی‌ها تا زبان کابوس‌گونهٔ بیداری فینیگان، او سفری بی‌پایان در مرزهای آگاهی و بیان آغاز کرد؛ سفری که ادبیات را دگرگون ساخت و هنوز نیز ادامه دارد.

 

 

 

برای حمایت مستمر از فعالیت‌های ادبی فراز، خواهشمندیم صفحه ما را دنبال کنید و به وب‌سایت رسمی‌مان به آدرس www.faraaaz.com

مراجعه کنید تا از آخرین اخبار و خدمات بنگاه انتشاراتی فراز مطلع شوید.

 

با احترام

بنگاه انتشاراتی فراز

ایمیل: support@faraaz.no

وب‌سایت ما:




 
 
 

Comments

Rated 0 out of 5 stars.
No ratings yet

Add a rating
bottom of page