زندگینامهٔ مارتین هایدگر
- Baset Orfani

- Jul 27
- 5 min read

فیلسوف هستی و سکوت؛ جستوجوگری در ژرفای بودن
مقدمه: مردی از جنگلهای سیاه با پرسشی بنیادین
مارتین هایدگر، یکی از تأثیرگذارترین و در عین حال بحثبرانگیزترین فیلسوفان سده بیستم، چهرهای است که در تلاقی سنتهای فلسفی کلاسیک و بحرانهای مدرنیته ایستادهاست. اندیشههای او پیرامون هستی (Sein)، دازاین (Dasein)، زمان، سکون، زبان، تکنولوژی و هنر، نه تنها فضای فلسفهی قارهای را دگرگون کرد، بلکه بر ادبیات، روانشناسی، الهیات، معماری، نظریهی سیاسی و حتی علوم شناختی نیز تأثیر گذاشت. با نثری دشوار، پیچیده و سرشار از واژگان خاص، او فلسفه را به میدان ژرفنگریهای شاعرانه و وجودی کشاند. اما در کنار عظمت فکریاش، پیوند کوتاهمدتش با حزب نازی نیز همواره سایهای بر زندگی و آثارش افکنده است.
بخش اول: زندگینامهی شخصی و تحصیلی
مارتین هایدگر در تاریخ ۲۶ سپتامبر ۱۸۸۹ در شهر کوچک مِسکیرش (Meßkirch) در ایالت بادن واقع در جنوب آلمان به دنیا آمد. خانوادهاش کاتولیکهای معتقدی بودند و پدرش بهعنوان نگهبان کلیسا و شاغل در نجاری کار میکرد. هایدگر در دوران کودکی و نوجوانی زیر تأثیر فضای مذهبی تربیت شد. ابتدا تصمیم داشت که کشیش شود، و از همینرو در سال ۱۹۰۹ وارد صومعهای یسوعی شد، اما پس از مدتی آنرا ترک کرد و به تحصیلات دانشگاهی روی آورد.
او تحصیلات خود را ابتدا در رشتهی الهیات کاتولیک و سپس در فلسفه و ریاضیات در دانشگاه فرایبورگ ادامه داد. در آنجا بود که تحت تأثیر آثار فرانتس برنتانو و استادش ادموند هوسرل، وارد دنیای پدیدارشناسی شد. هایدگر در سال ۱۹۱۳ با نگارش رسالهای دربارهٔ «نظریهی شهود در روانشناسی» دکترای خود را گرفت و سپس در سال ۱۹۱۶ با ارائهی رسالهای دربارهی "دستهبندیهای ارسطویی و معنای آنها برای الهیات" به مقام «هَبلیتاسیون» (مدرک فوق دکترا برای تدریس دانشگاهی در آلمان) رسید.
در جریان جنگ جهانی اول، هایدگر به خدمت نظامی فراخوانده شد، اما بهدلیل مشکلات جسمی در خطوط مقدم حضور نیافت و بهعنوان نیروی پشتیبانی در ایستگاه هواشناسی خدمت کرد.
بخش دوم: فلسفهی هستی و نقطهی عطف «هستی و زمان»
نخستین دوران مهم اندیشهی هایدگر، با انتشار شاهکارش «هستی و زمان» (Sein und Zeit) در سال ۱۹۲۷ آغاز شد. این اثر که بهشکل نیمهتمام منتشر شد و وعدهی بخش دومش هرگز تحقق نیافت، نقطهی عطفی در فلسفهی قرن بیستم بهشمار میرود. او در این کتاب، پرسشی بنیادین را پیشکشید: «معنای هستی چیست؟»
او با انتقاد از سنت متافیزیکی غرب، معتقد بود که از زمان افلاطون و ارسطو تاکنون، فلسفه پرسش از هستی را فراموش کرده و به جای آن صرفاً به موجودات (اشیاء، ایدهها، جوهرها) پرداخته است. هایدگر کوشید تا این «فراموشی هستی» را جبران کند.
او هستی را نه بهعنوان یک چیز، بلکه بهمثابه «افقِ درک ما از بودن» تعریف میکند. در این مسیر، مفهوم دازاین (Dasein) – که میتوان آن را «بودن-در-جهان» انسان تعبیر کرد – نقش مرکزی مییابد. دازاین تنها موجودی است که از هستیِ خود آگاه است و میتواند آنرا به پرسش بگیرد. مفاهیمی چون مواجهه با مرگ، اصالت (Authentizität)، زمانمندی (Temporalität) و افکندگی (Geworfenheit) نیز اجزای اساسی تحلیل دازایناند.
هایـدگر در این اثر، با استفاده از زبان نوین، ساختارشکن و گاه شاعرانه، کوشید تا بنیادهای فلسفه را بازسازی کند. هستی و زمان تأثیر عمیقی بر اگزیستانسیالیسم (بهویژه ژان پل سارتر)، هرمنوتیک فلسفی، و نظریهی پدیدارشناسی گذاشت.
بخش سوم: دورهی متأخر، زبان، شعر و تکنولوژی
پس از دورهی نخستین اندیشهی هایدگر، که در آن تحلیل هستی بهواسطهی دازاین در مرکز توجه بود، دورهی دوم آثار او از اواخر دههی ۱۹۳۰ آغاز شد. در این مرحله، هایدگر از تحلیل دازاین فاصله گرفت و به تفکری «شاعرانه» و «مراقبهای» در باب هستی روی آورد. در این دوران، پرسش اصلی دیگر نه «معنای هستی»، بلکه «پرسش از حقیقت هستی» بود. او تأکید میکرد که هستی خود را نه در موجودات، بلکه در رخنمودن و پنهانشدن (aletheia) نشان میدهد.
در این مرحله، هایدگر از فلسفهی سنتی فاصله گرفت و به شعر، هنر، زبان و تفکر شرقی علاقهمند شد. او بهویژه تحت تأثیر اشعار هولدرلین، شاعر آلمانی، قرار گرفت و معتقد بود که تنها زبان شاعرانه است که توانایی نزدیکشدن به هستی را دارد. هایدگر جملهی معروفی دارد:
«زبان، خانهی هستیست. در این خانه، انسان ساکن میشود.»
او همچنین در نوشتههای بعدی خود به بررسی خطرات مدرنیته و تکنولوژی پرداخت. در مقالهی مهم «پرسش از تکنولوژی» (Die Frage nach der Technik)، تکنولوژی را نه صرفاً بهعنوان ابزار، بلکه بهعنوان شیوهای از آشکارشدن هستی تفسیر میکند؛ شیوهای که هستی را به ذخیره و منابع (Bestand) کاهش میدهد. اما او در عین حال میگفت:
«در جایگاهِ خطر، نجات نیز خفته است.»یعنی در فهم عمیق از ذات تکنولوژی، امکان رویآوردن تازه به هستی نیز نهفته است.
بخش چهارم: رابطه با سیاست، نازیسم و بحران اخلاقی
شاید جنجالیترین بخش از زندگی هایدگر، رابطهاش با حزب نازی باشد. در سال ۱۹۳۳، همزمان با به قدرت رسیدن هیتلر، هایدگر به ریاست دانشگاه فرایبورگ منصوب شد و به عضویت حزب نازی درآمد. او در نخستین سخنرانیهای رسمیاش، از «رهبری معنوی ملت» و پیوندی میان دانشگاه و انقلاب ناسیونالسوسیالیستی سخن گفت. با این حال، مدت ریاست او تنها یک سال به طول انجامید و بعدها نیز از برخی جنبههای نازیسم فاصله گرفت. اما او هیچگاه بهطور علنی از پیوندش با نازیسم عذرخواهی نکرد و همین امر باعث شد تا پروندهی فلسفی او همواره مورد نقد و پرسش اخلاقی قرار گیرد.
انتشار «دفترهای سیاه» (Schwarze Hefte) در سالهای اخیر – که هایدگر آنها را در دههی ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ نوشته بود – جنبههای ضدیهودی و سیاسی اندیشهی او را بیش از پیش روشن کرد و مناقشههایی گسترده در جهان آکادمیک برانگیخت.
بخش پنجم: آثار، دستاوردها و تأثیرات
از هایدگر آثار بسیاری بر جای مانده که برخی از آنها منتشر شدهاند و بسیاری دیگر در قالب مجموعهی عظیم "Gesamtausgabe" (مجموعهی کامل آثار، بالغ بر ۱۰۲ جلد) در حال گردآوری و چاپاند. مهمترین آثار او عبارتاند از:
هستی و زمان (1927)
مقدمهای بر متافیزیک (Einführung in die Metaphysik)
نامهای دربارهٔ انسانگرایی (Brief über den Humanismus)
پرسش از تکنولوژی (Die Frage nach der Technik)
هولدرلین و ماهیت شعر
چه چیزی اندیشیدن است؟ (Was heißt Denken?)
راه به زبان (Der Weg zur Sprache)
تأثیر هایدگر بر متفکران پس از خود، عمیق و گسترده بودهاست. فلاسفهای چون ژان پل سارتر، هانا آرنت، گادامر، دریدا، میشل فوکو، پل ریکور، لویناس، ژان-لوک نانسی و حتی سیمون وی، مستقیم یا غیرمستقیم با اندیشهی او درگیر بودهاند. در حوزههای ادبیات، معماری، روانکاوی، و نظریهی رسانه نیز، ردّ اندیشهی هایدگر مشهود است.
پایان: خاموشی در جنگل، با سکوتی فلسفی
مارتین هایدگر در سالهای پایانی عمرش در زادگاهش مسکیرش، در خانهای چوبی نزدیک جنگل، بهدور از هیاهوی سیاسی و دانشگاهی، به نوشتن و مراقبه ادامه داد. او در تاریخ ۲۶ مه ۱۹۷۶، در سن ۸۶ سالگی درگذشت. بر سنگ مزار او در گورستان کلیسای مسکیرش تنها این واژه نوشته شدهاست:"Gelassenheit" – آرامزیستن، وانهادن، واگذاری.
شاید هایدگر، با تمام تناقضات، پرسشهای حلنشده، و لغزشهای انسانیاش، یکی از ژرفترین کاوشگران هستی در دوران معاصر باشد؛ کسی که ما را به تأمل دوباره بر معنای زیستن، زبان، تفکر و بودن در جهانی که از معنا تهی شده فرا میخواند.
از ابراز محبت و نظرات خوب شما بسیار سپاسگزاریم!
حضور شما در صفحه ادبی (فراز) به ما انگیزه میدهد تا با اشتیاق بیشتری در مسیر رشد و حمایت از ادبیات گام برداریم.
برای حمایت مستمر از فعالیتهای ادبی فراز، خواهشمندیم صفحه ما را دنبال کنید و به وبسایت رسمیمان به آدرس www.faraaaz.com
مراجعه کنید تا از آخرین اخبار و خدمات بنگاه انتشاراتی فراز مطلع شوید.
با احترام
بنگاه انتشاراتی فراز
ایمیل: support@faraaz.no
وبسایت ما:




Comments