top of page

نسبت میان بی‌نقشه نوشتن و حقیقت در داستان‌نویسی

  • Writer: Baset Orfani
    Baset Orfani
  • Jul 26
  • 3 min read
ree


بخش اول: چیستی بی‌نقشه‌نویسی؛ روش، خاستگاه، و سیر تحولی آن در ادبیات

بی‌نقشه‌نویسی یا «نوشتن در لحظه» روشی در داستان‌پردازی است که نویسنده در آن بدون طرح قبلی، بدون چکیده یا نقشهٔ کلی، وارد فرآیند نوشتن می‌شود. در این شیوه، شخصیت‌ها، حوادث، و حتی پایان داستان، اغلب در جریان نوشتن پدید می‌آیند؛ نه پیش از آن. این روش که ریشه در بداهه‌پردازی ادبی دارد، با جریان‌هایی چون خودآگاه‌نویسی (stream of consciousness)، داستان‌های تجربی، و نوشتار روان‌کاوانه پیوندی تنگاتنگ دارد.

بی‌نقشه‌نویسی در قرن بیستم، به‌ویژه با ظهور مدرنیسم ادبی، مشروعیت و محبوبیت یافت. نویسندگانی همچون ویرجینیا وولف، جیمز جویس، و جک کرواک از این شیوه برای رسیدن به نوعی «حقیقت درونی» بهره گرفتند؛ حقیقتی که از زیرساخت‌های منظم داستان‌پردازی نمی‌گذرد، بلکه از دل تجربهٔ زیسته و بی‌واسطهٔ نویسنده و شخصیت‌ها می‌جوشد. آثار کرواک چون در جاده (On the Road) به‌طور کامل در لحظه نوشته شدند و واجد حس زنده‌ای از زندگی، رنج، جست‌وجو و آزادی‌اند.

بی‌نقشه‌نویسی در تضاد با شیوهٔ کلاسیک طرح‌محور قرار می‌گیرد که در آن عناصر روایت از پیش مهندسی می‌شوند. در شیوهٔ کلاسیک، پیرنگ‌سازی، نقطهٔ عطف، اوج، گره‌گشایی و پایان‌بندی از ابتدا مشخص‌اند و شخصیت‌ها در قالب آن طرح کلی جان می‌گیرند. در بی‌نقشه‌نویسی، اما، روایت همچون رودخانه‌ای است که به‌اقتضای مسیر، خود را شکل می‌دهد و گاه به سوی مقصدی ناشناخته جریان می‌یابد.


بخش دوم: حقیقت در داستان؛ از بازنمایی تا پدیدارشناسی تجربه

در ادبیات داستانی، «حقیقت» را نمی‌توان با «واقعیت عینی» یکی دانست. حقیقت در داستان، بیشتر به صداقت درونی، عمق زیست‌جهان شخصیت‌ها، و شفافیت تجربه‌های احساسی، فکری و معنوی مربوط می‌شود تا به تطابق صرف با رویدادهای واقعی. در این میان، بی‌نقشه‌نویسی بستر مناسبی برای رسیدن به چنین حقیقتی فراهم می‌کند؛ چرا که نویسنده را از قید ساختارهای صوری، قراردادهای ژانری، و کلیشه‌های داستانی رها می‌سازد.

در بی‌نقشه‌نویسی، نویسنده به خویشتن‌کاوی می‌پردازد؛ بدون سانسور، بدون دست‌چین‌کردن کلمات و بدون میل به رضایت مخاطب. آنچه به واژه درمی‌آید، حاصل جریان ناخودآگاه ذهن، شور لحظه، و مواجههٔ اصیل نویسنده با خویش و جهان است. همین بی‌واسطگی، نوعی حقیقت زنده و شخصی را در متن متبلور می‌کند؛ حقیقتی که گاه در داستان‌هایی با پیرنگ دقیق و منظم، جایگاهی ندارد.

مثال روشن این پدیده را می‌توان در رمان‌های کافکا یافت. با آنکه ساختار داستانی آثار او چندان کلاسیک نیست، اما حقیقت هستی‌شناسانه و اگزیستانسیالی که در آثارش موج می‌زند، از دل همین نوشتن بر مبنای حس، ترس، اضطراب و شهود پدید آمده است. در این نوع نوشتار، حقیقت همان چیزی است که خود را در لحظه‌ی نوشتن نشان می‌دهد؛ نه آنچه راوی یا نویسنده از پیش در نظر گرفته باشد.


بخش سوم: نسبت میان بی‌نقشه‌نویسی و حقیقت؛ امتیازها، چالش‌ها و امکان‌های تازه

نسبت بی‌نقشه‌نویسی و حقیقت، نسبتی دوسویه و پویش‌مند است. از یک سو، بی‌نقشه‌نویسی امکان می‌دهد تا نویسنده به لایه‌های عمیق‌تری از ذهن و روان خویش و شخصیت‌های داستانی دست یابد. از سوی دیگر، این آزادی بی‌مرز، اگر با آگاهی، مهارت زبانی، و درک هنری همراه نباشد، می‌تواند به آشفتگی روایت و گم‌گشتگی معنا بیانجامد. بنابراین، هر چند بی‌نقشه‌نویسی حقیقت را برمی‌کشد، اما این حقیقت، ضرورتاً صیقل‌خورده یا روایت‌پذیر نیست.

امتیاز اصلی این شیوه در آن است که نویسنده را از «دانستن پیش از نوشتن» به «یافتن در نوشتن» سوق می‌دهد. نویسنده همچون کاشفی می‌نویسد که به‌جای ساختن مسیر، آن را در حین قدم‌زدن می‌بیند. اما همین امتیاز، می‌تواند به چالشی بدل شود؛ زیرا بی‌نقشه‌نویسی به تمرین، رهایی ذهن، و توانایی پذیرش ناپایداری‌ها نیاز دارد.

نویسندگان بسیاری چون هاروکی موراکامی، به بی‌نقشه‌نویسی وفادارند. او در مصاحبه‌ای می‌گوید که هنگام نوشتن، نمی‌داند فصل بعدی چه خواهد شد؛ بلکه اجازه می‌دهد که داستان خود راهش را بیابد. این روش، به خلق جهانی زنده‌تر، متغیر و کم‌پیش‌بینی‌پذیر می‌انجامد؛ جهانی که در آن، حقیقت به‌مثابهٔ تجربه، از مسیر کشف درمی‌رسد، نه از پیش‌فرض‌های ذهنی.

در نهایت، بی‌نقشه‌نویسی روشی است که در آن نویسنده با «حقیقت درونی روایت» زندگی می‌کند، نه صرفاً آن را بازمی‌گوید. چنین نوشتنی، نه تنها فرم داستان را دگرگون می‌سازد، بلکه نسبت نویسنده با حقیقت، واژه و جهان را نیز به شیوه‌ای بنیادین بازتعریف می‌کند.


نتیجه‌گیری نهایی:بی‌نقشه‌نویسی، نوعی زیست‌جهان ادبی است؛ زیستی که در آن، حقیقت نه ساخته می‌شود، نه بازنمایی می‌گردد، بلکه کشف می‌شود. این کشف، امری است هم‌زمان درونی، زیبایی‌شناسانه و فلسفی که خواننده را با حقیقتی تازه، ناپایدار اما اصیل روبه‌رو می‌سازد.



 

 

 

 

از ابراز محبت و نظرات خوب شما بسیار سپاسگزاریم!

حضور شما در صفحه ادبی (فراز) به ما انگیزه می‌دهد تا با اشتیاق بیشتری در مسیر رشد و حمایت از ادبیات گام برداریم.

برای حمایت مستمر از فعالیت‌های ادبی فراز، خواهشمندیم صفحه ما را دنبال کنید و به وب‌سایت رسمی‌مان به آدرس www.faraaaz.com

مراجعه کنید تا از آخرین اخبار و خدمات بنگاه انتشاراتی فراز مطلع شوید.

 

با احترام

بنگاه انتشاراتی فراز

ایمیل: support@faraaz.no

وب‌سایت ما:


 
 
 

Comments

Rated 0 out of 5 stars.
No ratings yet

Add a rating
bottom of page