چارلز داروین؛ زندگینامهای کامل و دقیق از تولد تا مرگ
- Baset Orfani

- Jul 22
- 5 min read

چارلز رابرت داروین (Charles Robert Darwin) زیستشناس، زمینشناس و نظریهپرداز برجستهٔ انگلیسی، یکی از چهرههای تأثیرگذار تاریخ علم بهشمار میرود که نظریهٔ تکامل زیستی بهوسیلهٔ انتخاب طبیعی را ارائه کرد؛ دیدگاهی که نهتنها زیستشناسی، بلکه فلسفه، الهیات، روانشناسی و حتی ادبیات را دگرگون ساخت. زندگینامهٔ داروین سرشار از فراز و فرودهاییست که از کودکی در خانوادهای مرفه آغاز میشود و تا روزهای پیریاش، که با مناقشات علمی و دینی همراه بود، ادامه مییابد. این متن با تکیه بر منابع معتبر، زندگینامهٔ او را در قالبی ادبی، دقیق، و ساختارمند از تولد تا مرگ روایت میکند.
۱. دوران کودکی و جوانی؛ از شروزبری تا ادینبرو
چارلز داروین در ۱۲ فوریهٔ ۱۸۰۹ در شهر شروزبری، در خانوادهای ثروتمند و روشنفکر متولد شد. پدرش رابرت داروین پزشک برجستهای بود، و مادرش سوزانا وِجوود، از خانوادهای صنعتی و پیشرو در تولید چینی و ظروف بود. چارلز در محیطی سرشار از رفاه و اندیشههای لیبرال پرورش یافت. مادرش را در کودکی از دست داد و در نتیجه، خواهرانش بخش زیادی از مراقبت و تربیت او را بهعهده گرفتند.
او در دوران کودکی علاقهٔ چندانی به آموزش رسمی نداشت. مدرسهٔ شبانهروزی «شروزبری» که پدرش او را به آن فرستاد، با روشهای سختگیرانهاش روح کنجکاو چارلز را خسته میکرد. علاقهاش به جمعآوری سوسک، صدف، سنگهای معدنی و مشاهدهٔ رفتار حیوانات، از همان زمان مشخص بود. داروین نهتنها درسهای خشک را دوست نداشت، بلکه در نوشتن، سخنرانی و حفظیات نیز چندان موفق نبود؛ بااینحال، استعداد خارقالعادهای در مشاهده، طبقهبندی، و تحلیلهای تجربی از خود نشان میداد.
در سال ۱۸۲۵، به همراه پدرش به عنوان دستیار پزشکی به ادینبرو رفت و برای دو سال به تحصیل در رشتهٔ پزشکی پرداخت. اما علاقهاش به طب بسیار اندک بود و از دیدن عملهای جراحی بدون بیهوشی دچار ترس و نفرت میشد. در ادینبرو با رابرت گرانت، جانورشناس و از طرفداران نظریات لامارک آشنا شد. گرانت نگاه داروین را به پویایی حیات و امکان دگرگونی گونهها گشود.
پس از آنکه داروین علاقهای به ادامهٔ تحصیل پزشکی نشان نداد، پدرش او را به دانشگاه کمبریج فرستاد تا کشیش شود. او در آنجا با استاد گیاهشناسیاش جان استیونز هنسلو آشنا شد؛ کسی که بعداً مسیر زندگی علمی داروین را تعیین کرد. در همین دوره، داروین عمیقاً به مطالعهٔ زمینشناسی، گیاهشناسی، و سوسکشناسی پرداخت و با آدام سجویک، زمینشناس مشهور، به سفرهای تحقیقاتی رفت.
۲. سفر تاریخی با بیگل؛ زایش اندیشهای انقلابی
سال ۱۸۳۱ نقطهٔ عطفی در زندگی داروین بود. به پیشنهاد هنسلو، بهعنوان طبیعیدانِ بدونحقوق در سفر دریایی پنجسالهٔ کشتی بیگل (HMS Beagle) شرکت کرد؛ سفری که دور دنیا را درنوردید و برای همیشه مسیر علمی و فکری او را تغییر داد. داروین در این سفر به مناطق مختلفی از جمله آمریکای جنوبی، جزایر گالاپاگوس، استرالیا، نیوزلند و جنوب آفریقا سفر کرد و به جمعآوری هزاران نمونهٔ گیاهی، جانوری، فسیلی و زمینشناسی پرداخت.
در برزیل، از جنگلهای بارانی شگفتزده شد؛ در آرژانتین، بقایای جانوران منقرضشده را یافت؛ و در گالاپاگوس، تفاوتهای ظریف گونههای فینچها و لاکپشتها در جزایر مختلف توجهش را جلب کرد. او بهتدریج به این اندیشه رسید که گونهها تغییر میکنند و دگرگون میشوند؛ اما هنوز مدل مشخصی از چگونگی این تغییر در ذهن نداشت.
در همین سفر، نظریههای زمینشناختی چارلز لیل (که پیشتر در کمبریج خوانده بود) نیز در ذهنش نقش بستند: اینکه زمین بر اثر فرایندهای تدریجی و طولانی دگرگون میشود، نه توسط حوادث ناگهانی و معجزهآسا. این نگاه "تحولی" به طبیعت، همساز با تفکری بود که بعدها به نظریهٔ تکامل داروین شکل داد.
او در سال ۱۸۳۶ به انگلستان بازگشت؛ در حالی که ذهنش لبریز از مشاهدات و یادداشتهایی بود که بهمرور، بنمایهٔ نظریهٔ انقلابیاش را تشکیل داد.
۳. نظریهٔ تکامل، آثار علمی و سالهای پایانی
داروین پس از بازگشت از سفر، تا مدتها از انتشار اندیشههای خود خودداری کرد. او به خانهای در داون، کنت نقل مکان کرد و بهدور از هیاهوی اجتماعی، به مطالعه و نگارش پرداخت. طی سالها، با کمک اطلاعات سفر، مطالعات گسترده در مورد جانوران، گیاهان، دامپروری و پرورش مصنوعی، نهایتاً نظریهٔ خود را کامل ساخت: گونهها از طریق فرآیند انتخاب طبیعی دگرگون میشوند. یعنی افراد دارای صفات مطلوبتر، در بقا و تولید مثل موفقترند و در نتیجه، این صفات به نسل بعد منتقل میشوند.
با اینحال، داروین به دلیل ترس از واکنشهای مذهبی و اجتماعی، انتشار رسمی نظریهاش را سالها به تعویق انداخت. اما در سال ۱۸۵۸، نامهای از زیستشناس جوان، آلفرد راسل والاس، دریافت کرد که در آن، والاس بهطور مستقل به نظریهای مشابه دست یافته بود. این همزمانی موجب شد که هر دو مقاله بهطور مشترک در انجمن لینهای لندن خوانده شود.
اما شاهکار داروین، در سال بعد منتشر شد: اصل انواع (On the Origin of Species) در ۱۸۵۹. این کتاب بلافاصله جنجالی شد و دنیای علمی و دینی انگلستان را به لرزه انداخت. کلیسا با خشونت به آن تاخت و بسیاری از دانشمندان نیز با دیدهٔ تردید به آن نگریستند. اما قدرت استدلال، حجم مشاهدات و زبان علمی دقیق کتاب، آن را بهتدریج به یکی از ستونهای زیستشناسی مدرن بدل ساخت.
داروین در سالهای بعد آثار مهم دیگری نیز نوشت از جمله:
The Descent of Man (نزول انسان) که در آن به صراحت، انسان را نیز مشمول انتخاب طبیعی دانست؛
The Expression of the Emotions in Man and Animals (ابراز هیجانات در انسان و حیوانات)
و مطالعاتی گسترده دربارهٔ گیاهان، کرمهای خاکی، گردهافشانی و رشد داروینی.
با وجود موفقیت علمی، داروین از بیماریهای گوارشی، اضطرابهای روانی و حملات عصبی مکرر رنج میبرد. بااینحال، با پشتیبانی همسرش اما وجوود (که از اقوام مادریاش بود و با هم در ۱۸۳۹ ازدواج کردند) و خانوادهای گرم و بافرهنگ، زندگیاش آرام و پربار ادامه یافت. آنها صاحب ده فرزند شدند که چند تن از آنها، از جمله فرانسیس داروین، به دانشمندان برجستهای بدل شدند.
داروین تا پایان عمر، از منازعهٔ مستقیم با الهیات رسمی پرهیز کرد، اما حضور نظریهاش در دل مباحث دینی، اخلاقی و فلسفی اجتنابناپذیر بود. او خود را در سالهای آخر زندگی، یک آگنوستیک میدانست.
مرگ و میراث
چارلز داروین در تاریخ ۱۹ آوریل ۱۸۸۲، در خانهاش در داون درگذشت. بهدلیل جایگاه برجستهاش در علم، پیکرش در صومعهٔ وستمینستر لندن، در کنار نیوتن، به خاک سپرده شد.
میراث داروین فقط به زیستشناسی محدود نمیشود. نظریهٔ تکامل، چنان تأثیر عمیقی در نگاه بشر به خود، طبیعت، اخلاق، فرهنگ و سرنوشت گذاشت که او را در زمرهٔ معدود چهرههایی قرار داد که تاریخ اندیشهٔ انسانی را متحول ساختند. نظریهاش، با وجود اصلاحات و گسترشهایی در عصر ژنتیک و زیستشناسی مولکولی، همچنان ستون مرکزی زیستشناسی تکاملی باقی مانده است.
چارلز داروین، با مشاهداتی ساده اما نگاهی ژرف، پرده از فرایندی برداشت که زندگی را، نه ثابت و مطلق، بلکه سیال، پیچیده، و پیوسته در تغییر میبیند. زندگینامهٔ او، همانند نظریهاش، روایتیست از کندوکاو، تردید، جسارت، و کشف. او، با تمام ضعفهای جسمی و شکهای روحی، در برابر سنتهای فکری زمانه ایستاد و افقی نوین برای درک جایگاه انسان در طبیعت گشود.
از ابراز محبت و نظرات خوب شما بسیار سپاسگزاریم!
حضور شما در صفحه ادبی (فراز) به ما انگیزه میدهد تا با اشتیاق بیشتری در مسیر رشد و حمایت از ادبیات گام برداریم.
برای حمایت مستمر از فعالیتهای ادبی فراز، خواهشمندیم صفحه ما را دنبال کنید و به وبسایت رسمیمان به آدرس www.faraaaz.com
مراجعه کنید تا از آخرین اخبار و خدمات بنگاه انتشاراتی فراز مطلع شوید.
با احترام
بنگاه انتشاراتی فراز
ایمیل: support@faraaz.no
وبسایت ما:




Comments