ادبیات مراقبت؛ نوشتن از پرستاری، پیری و مراقبتهای روزمره
- Baset Orfani

- Jul 16
- 4 min read

بخش اول: زمینههای نظری و تاریخی ادبیات مراقبت
ادبیات مراقبت (Literature of Care) مفهومی نوظهور اما ریشهدار در بطن روایتهای انسانی است؛ شاخهای از ادبیات که با تمرکز بر تجربههای زیستهٔ پرستاری، پیری، بیماری، مراقبتهای خانوادگی و کارهای بهظاهر پیشپاافتادهٔ روزمره، به سوی بازاندیشی در ارزشهای انسانی، رابطههای وابستگی، و معنای زندگی و مرگ گام برمیدارد. این شاخه از ادبیات، بهویژه در سالهای اخیر، با رشد جنبشهای فمینیستی، سالمندی جمعیت در جوامع غربی، و تجربههای جهانیِ پاندمی کووید-۱۹، جلوهای چشمگیر و بینارشتهای به خود گرفته است.
در ریشهیابی تاریخی، گرچه موضوع مراقبت در ادبیات کهن نیز حضوری ضمنی دارد—مثلاً در چهرههای مادری، پرستاران پنهان یا خادمان بینام—اما از قرن بیستم به بعد، با گسترش رئالیسم اجتماعی، پررنگتر شده است. در آثار نویسندگانی چون ویرجینیا وولف (Mrs. Dalloway) یا سیمون دوبووار (A Very Easy Death)، مراقبت و زیست روزمره دیگر موضوعات حاشیهای نیستند، بلکه بهمثابه کانون توجه، در معرض تحلیل فلسفی و عاطفی قرار میگیرند.
در ادبیات معاصر، این رویکرد با تأثیر از نظریهپردازانی چون جوان تریون (Joan Tronto) و سیلوا فدریکی (Silvia Federici) گسترش یافته است که مراقبت را نه فقط کنشی شخصی، بلکه عملی سیاسی، اخلاقی و ساختاری میدانند. ادبیات مراقبت با قرار دادن پرستاری، سالمندی، مراقبت از بیمار یا والد سالخورده در مرکز روایت، ساختارهای نادیدهانگار سرمایهداری، مردسالاری و فردگرایی را به چالش میکشد و زندگی روزمره را، که اغلب از منظر ادبی بیاهمیت تلقی میشود، به کانون تأمل زیباییشناختی و اخلاقی بدل میسازد.
بخش دوم: روایتپردازی مراقبت؛ تکنیکهای ادبی و فرمهای خاموشی
یکی از ویژگیهای برجستهٔ ادبیات مراقبت، تمرکز آن بر لحظات خاموش، تکراری و ناپرستانهٔ زندگی است—لحظاتی که اغلب از چشم ادبیات قهرمانمحور یا رویدادمحور پنهان میمانند. این آثار بهجای روایت رویدادهای دراماتیک یا تغییرات ناگهانی، بر تداوم، تکرار و مراقبت بیچشمداشت تمرکز میکنند. به همین دلیل، فرم روایی آنها اغلب کند، تأملی و گاه قطعهقطعه است؛ گویی ساختار روایی نیز بازتابی از ساختار زندگی مراقبتی است.
در این نوع نوشتار، نوشتن از انجام کار جایگزین نوشتن از رخداد میشود. روایت شستن بدن مادری بیمار، غذا دادن به کودکی معلول، یا ثبت خستگیهای مزمن یک پرستار شبانه، نهتنها بهعنوان توصیف، بلکه بهعنوان اعتراض، همدلی، و حتی فلسفه مطرح میشود. این نگاه، از نظر زیباییشناختی نیز نوآوریهایی در روایت پدید میآورد: توصیفهای پرجزئیات، مونولوگهای درونی، سکوتها، حذف رویدادهای قهرمانانه، و تمرکز بر جسم و حواس بهویژه لمس و صدا.
آثار نویسندگانی مانند کیتی باتلر (Knocking on Heaven’s Door), راشل کلارک (Dear Life)، مگی نلسون (The Argonauts) و جان برگر (A Fortunate Man)، نمونههای برجستهای از این ژانر بهشمار میروند. همچنین، در ادبیات داستانی، رمانهایی چون Elizabeth is Missing نوشتهٔ اما هیلی و Still Alice از لیزا جنووا، تجربههای زیستهٔ پیری و زوال عقل را نه با حس ترحم، بلکه با دقت درونی و همدلانه روایت میکنند.
در بسیاری از این آثار، زبان بدن، بوی بیمارستان، صدای قدمهای شبانه، یا حتی زنگ تلفن خانهٔ سالمندان، به عناصر بیانی اصلی بدل میشوند. این عناصر، بهواسطهٔ تکرار و بار حسی، به نماد مراقبت و حضور مداوم زندگی بدل میشوند؛ حضوری که گاه دلخراش و گاه تسکیندهنده است.
بخش سوم: کارکردهای اخلاقی، اجتماعی و سیاسی ادبیات مراقبت
ادبیات مراقبت، فراتر از یک تجربهٔ فردی، میتواند بستری برای بازاندیشی در بنیانهای اخلاقی و اجتماعی جوامع معاصر باشد. در دنیایی که ارزشگذاریها بر اساس سوددهی، بهرهوری، جوانی و قدرت استوار است، مراقبت بهعنوان فعالیتی غیرسودآور، فرساینده و زنانه، اغلب نادیده گرفته میشود. ادبیات مراقبت، با تمرکز بر این وجوه نادیده، نوعی اخلاق توجه (ethics of attentiveness) را ترویج میکند—اخلاقی مبتنی بر حضور، گوشسپردن، لمس کردن، و پذیرفتن آسیبپذیری.
در این چارچوب، مراقبت نهتنها بهمثابه کنشی انسانی، بلکه همچون ساختاری اجتماعی و سیاسی مطرح میشود. آثار ادبی که به مراقبت میپردازند، معمولاً ضمنی یا آشکار، به نقد نظامهای بهداشتی فرسوده، بیعدالتیهای جنسیتی در تقسیم کار مراقبتی، تنهایی سالمندان، و سیاستهای نادیدهانگارانه نسبت به معلولیت یا بیماریهای مزمن میپردازند. این آثار، ادبیات را به میدان عدالت اجتماعی و سیاست زیستمحور بدل میسازند.
از نظر روانشناختی نیز، خواندن و نوشتن دربارهٔ مراقبت، نوعی تجربهٔ شناختی و عاطفی منحصر بهفرد فراهم میآورد. خواننده با قرار گرفتن در موقعیتهای مراقبتی، نهفقط نسبت به دیگری، بلکه نسبت به وابستگی درونی خود آگاه میشود. این بازشناسی، نوعی همدلی فراگیر و عمیق ایجاد میکند که در دوران بحرانهای انسانی (از جنگ تا پاندمی) بهویژه اهمیت دارد.
در نهایت، ادبیات مراقبت بر این نکته تأکید میورزد که زندگی فقط در لحظات برجسته و قهرمانانه معنا نمییابد، بلکه در سکوتهای اتاق بیمار، بوی شام ساده در آشپزخانه، و زمزمههای شبانهٔ پرستاری است که معنا میگیرد. این ژانر ما را فرا میخواند تا نهتنها مراقبت را ببینیم، بلکه بیاموزیم چگونه با زبان، روایت و نگاه، از آن پاسداری کنیم.
از ابراز محبت و نظرات خوب شما بسیار سپاسگزاریم!
حضور شما در صفحه ادبی (فراز) به ما انگیزه میدهد تا با اشتیاق بیشتری در مسیر رشد و حمایت از ادبیات گام برداریم.
برای حمایت مستمر از فعالیتهای ادبی فراز، خواهشمندیم صفحه ما را دنبال کنید و به وبسایت رسمیمان به آدرس www.faraaaz.com
مراجعه کنید تا از آخرین اخبار و خدمات بنگاه انتشاراتی فراز مطلع شوید.
با احترام
بنگاه انتشاراتی فراز
ایمیل: support@faraaz.no
وبسایت ما:




Comments