top of page

غزل شماره ۱۳ حافظ - می‌دمد صبح و کِلِّه بست سحاب

  • Writer: Baset Orfani
    Baset Orfani
  • Jul 13
  • 1 min read

ree

 

می‌دمد صبح و کِلِّه بست سحاب

الصَبوح الصَبوح یا اصحاب


می‌چکد ژاله بر رخِ لاله

المُدام المُدام یا احباب


می‌وزد از چمن نسیمِ بهشت

هان، بنوشید دَم به دَم مِیِ ناب


تخت زُمْرُد زده است گل به چمن

راحِ چون لعلِ آتشین دریاب


درِ میخانه بسته‌اند دگر

اِفتَتِح یا مُفَتِّح الاَبواب


لب و دَندانْت را حقوق نمک

هست بر جان و سینه‌هایِ کباب


این چنین موسِمی عجب باشد

که ببندند میکده به شتاب


بر رخِ ساقیِ پری پیکر

همچو حافظ بنوش بادهٔ ناب

 

 

از ابراز محبت و نظرات خوب شما بسیار سپاسگزاریم!

حضور شما در صفحه ادبی (فراز) به ما انگیزه می‌دهد تا با اشتیاق بیشتری در مسیر رشد و حمایت از ادبیات گام برداریم.

برای حمایت مستمر از فعالیت‌های ادبی فراز، خواهشمندیم صفحه ما را دنبال کنید و به وب‌سایت رسمی‌مان به آدرس www.faraaaz.com

مراجعه کنید تا از آخرین اخبار و خدمات بنگاه انتشاراتی فراز مطلع شوید.

 

با احترام

بنگاه انتشاراتی فراز

ایمیل: support@faraaz.no

وب‌سایت ما:


 
 
 

Comments

Rated 0 out of 5 stars.
No ratings yet

Add a rating
bottom of page