top of page

غزل شماره ۴ حافظ

  • Writer: Baset Orfani
    Baset Orfani
  • Jul 4
  • 1 min read
ree

 

صبا به لُطف بگو آن غزالِ رَعنا را

که سَر به کوه و بیابان تو داده‌ای ما را

 

شِکر فُروش که عُمرَش دراز باد چرا

تَفَقُّدی نَکُنَد طوطیِ شِکرخا را؟

 

غرورِ حُسنت اجازَت مَگَر نداد اِی گُل

که پُرسِشی نکُنی عَندَلیب شیدا را؟

 

به خُلق و لطف توان کرد صیدِ اهلِ نظر

به بند و دام نگیرند مرغِ دانا را

 

ندانم از چه سبب رنگِ آشنایی نیست

سَهی‌قَدانِ سیَه‌‌چشمِ ماه‌سیما را

 

چو با حبیب نِشینی و باده پِیمایی

به یاد دار مُحِبّانِ بادپیما را

 

جُز این قَدَر نَتوان گفت در جَمالِ تو عیب

که وضع مِهر و وفا نیست رویِ زیبا را

 

در آسمان نه عجب گَر به گفتهٔ حافظ

سُرودِ زُهره به رقص آورد مسیحا را

 

از ابراز محبت و نظرات خوب شما بسیار سپاسگزاریم!

حضور شما در صفحه ادبی (فراز) به ما انگیزه می‌دهد تا با اشتیاق بیشتری در مسیر رشد و حمایت از ادبیات گام برداریم.

برای حمایت مستمر از فعالیت‌های ادبی فراز، خواهشمندیم صفحه ما را دنبال کنید و به وب‌سایت رسمی‌مان به آدرس www.faraaaz.com

مراجعه کنید تا از آخرین اخبار و خدمات بنگاه انتشاراتی فراز مطلع شوید.

 

با احترام

بنگاه انتشاراتی فراز

ایمیل: support@faraaz.no

وب‌سایت ما:


 

 
 
 

Comments

Rated 0 out of 5 stars.
No ratings yet

Add a rating
bottom of page