top of page

غزل شماره ۷ #حافظ - صوفی بیا که آینه صافیست جام را

  • Writer: Baset Orfani
    Baset Orfani
  • Jul 7
  • 1 min read
ree

صوفی بیا که آینه صافیست جام را

تا بنگری صفای مِی لِعْل‌فام را


رازِ درونِ پرده زِ رندانِ مَست پُرس

کاین حال نیست زاهدِ عالی‌مقام را


عَنقا شکارِ کَس نَشَوَد دام بازچین

کآنجا همیشه باد به دست است، دام را


در بَزمِ دُوْر، یک‌دو قدح درکش و برو

یعنی طمع مَدار وصالِ مُدام را


ای دل شَباب رفت و نچیدی گلی زِ عِیش

پیرانه‌ سَر مکن هنری ننگ و نام را


در عِیشِ نقد کوش که چون آبخور نماند

آدمْ بِهِشتْ، روضهٔ دارُالسَلام را


ما را بر آستانِ تو بس حقِ خدمت است

ای خواجه بازبین به تَرَحُّم غُلام را


حافظ مریدِ جامِ مِی است ای صبا برو

وز بنده بندگی برسان شیخِ جام را

 

 

 

از ابراز محبت و نظرات خوب شما بسیار سپاسگزاریم!

حضور شما در صفحه ادبی (فراز) به ما انگیزه می‌دهد تا با اشتیاق بیشتری در مسیر رشد و حمایت از ادبیات گام برداریم.

برای حمایت مستمر از فعالیت‌های ادبی فراز، خواهشمندیم صفحه ما را دنبال کنید و به وب‌سایت رسمی‌مان به آدرس www.faraaaz.com

مراجعه کنید تا از آخرین اخبار و خدمات بنگاه انتشاراتی فراز مطلع شوید.

 

با احترام

بنگاه انتشاراتی فراز

ایمیل: support@faraaz.no

وب‌سایت ما:


 
 
 

Comments

Rated 0 out of 5 stars.
No ratings yet

Add a rating
bottom of page