نئورئالیسم در داستان کوتاه معاصر
- Baset Orfani

- Jul 6
- 4 min read

۱. مقدمه: ظهور نئورئالیسم بهعنوان واکنشی ادبی و اجتماعی
نئورئالیسم (Neorealism) یکی از جریانهای مهم ادبی و هنری سده بیستم است که بهویژه پس از جنگ جهانی دوم در اروپا و دیگر نقاط جهان، شکل گرفت و بر ادبیات، سینما، تئاتر و سایر هنرها تأثیر چشمگیری نهاد. این مکتب، پاسخی انتقادی به بحرانهای اجتماعی، جنگها، فقر، بیعدالتی و زوال ارزشهای انسانی بود و تلاش داشت تصویری بیپیرایه، عینی و بیتکلف از واقعیت روزمره انسان معاصر ارائه دهد.
گرچه اصطلاح نئورئالیسم بیش از هر چیز با سینمای ایتالیا در دهههای ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ گره خورده است، اما تأثیر این رویکرد در حوزه ادبیات، بهویژه در قالب داستان کوتاه، نقشی بنیادین ایفا کرده است. داستان کوتاه، بهعنوان رسانهای موجز، فشرده و انعطافپذیر، بستری مناسب برای انعکاس دغدغههای اجتماعی و بازنمایی زندگی انسانهای معمولی در بستر واقعیتهای تلخ و ناگوار بوده است؛ دقیقاً همان عرصهای که نئورئالیسم بدان میپردازد.
نئورئالیسم در داستان کوتاه معاصر، نه صرفاً بازگشتی به سنتهای رئالیستی سده نوزدهم، بلکه تلاشی برای نمایش لایههای پنهان و گاه فراموششدهٔ زندگی روزمره، با تمرکز بر طبقات فرودست، حاشیهنشینان، قربانیان جنگ، مهاجران و انسانهایی است که اغلب در حاشیهٔ روایتهای رسمی قرار دارند.
۲. اصول و ویژگیهای نئورئالیسم در داستان کوتاه
ادبیات نئورئالیستی، در قالب داستان کوتاه، بر اصول مشخصی استوار است که آن را از دیگر جریانهای ادبی، همچون رئالیسم کلاسیک یا مدرنیسم، متمایز میسازد.
نخستین ویژگی، تمرکز بر واقعیت عینی و ملموس زندگی روزمره است. نویسندگان نئورئالیست، به جای پرداختن به قهرمانان استثنایی یا روایتهای اغراقآمیز، توجه خود را معطوف به زندگی آدمهای عادی، کارگران، روستاییان، مهاجران، و قربانیان شرایط اجتماعی میکنند. داستانهای این جریان اغلب در بسترهای فقر، جنگ، بیعدالتی، تبعیض و زوال اخلاقی شکل میگیرند.
ویژگی دوم، سادگی و ایجاز زبانی است. در داستان کوتاه نئورئالیستی، زبان به دور از پیچیدگیهای فرمی یا بازیهای زبانی، با لحنی بیطرف و گزارشی، واقعیت را بازنمایی میکند. جملات اغلب کوتاه، مستقیم و صریحاند و نویسنده از آرایههای ادبی پیچیده یا ساختارهای فرمال دوری میکند.
سومین ویژگی، پرهیز از قضاوت اخلاقی و نگاه ایدئولوژیک آشکار است. نویسندگان این جریان، بهجای داوری، صرفاً به نمایش بیپیرایه واقعیت میپردازند و این مخاطب است که باید از خلال روایت، حقیقت را دریابد.
چهارمین اصل، بهرهگیری از جزئیات واقعگرایانه برای خلق حس مستندگونه است. فضاهای شهری یا روستایی، توصیف دقیق چهرهها، لباسها، مشاغل، خیابانها و اشیاء، نقشی اساسی در ایجاد باورپذیری روایت ایفا میکنند. این تأکید بر جزئیات، داستان کوتاه نئورئالیستی را به نوعی سند اجتماعی یا تصویری مستند از زندگی بدل میسازد.
۳. نویسندگان برجسته و آثار شاخص نئورئالیسم در داستان کوتاه
گرچه خاستگاه نئورئالیسم بیشتر با ایتالیا و سینمای آن پیوند خورده است، اما در عرصهٔ داستان کوتاه، نویسندگانی در سراسر جهان، به این رویکرد گرایش نشان دادهاند.
چزاره زاواتینی (Cesare Zavattini)، که بیشتر بهعنوان فیلمنامهنویس شناخته میشود، ایدهآلهای نئورئالیسم را به شکل روایی وارد ادبیات کرد و بر اهمیت پرداختن به زندگی روزمرهٔ انسانهای عادی تأکید نمود. داستانهای کوتاه نئورئالیستی در ایتالیا، اغلب به زندگی پساجنگ، فقر، مهاجرت و تضادهای طبقاتی میپردازند.
در فرانسه، آلبر کامو (Albert Camus)، با برخی داستانهای کوتاه خود، بهویژه در مجموعهٔ «تبعید و پادشاهی»، نگرشی نئورئالیستی را با فلسفهٔ اگزیستانسیالیسم در هم آمیخت. هرچند کامو را بیشتر با رمان و نمایشنامه میشناسند، اما داستانهای کوتاه او بازتابدهندهٔ شرایط تلخ انسانی، انزوا، فقر و بیگانگیاند.
در آمریکای لاتین، گرچه نئورئالیسم کلاسیک کمتر بهصورت مستقیم دیده میشود، اما برخی آثار نویسندگانی چون خوان رولفو (Juan Rulfo)، با تمرکز بر روستاییان، فقر، و تضادهای اجتماعی، در امتداد دغدغههای نئورئالیستی قرار میگیرد.
در ادبیات معاصر فارسی نیز، گرایشهای نئورئالیستی، بهویژه در دهههای میانی قرن بیستم، در آثار نویسندگانی چون صادق چوبک و محمود دولتآبادی مشهود است. داستانهای کوتاه چوبک، با روایتی ساده و بیپیرایه، زندگی فرودستان شهری، حاشیهنشینان و تضادهای طبقاتی را بازتاب میدهد؛ هرچند نمیتوان تمامی آثار او را بهطور مطلق در چارچوب نئورئالیسم قرار داد.
۴. نئورئالیسم در داستان کوتاه معاصر و میراث آن
نئورئالیسم، در قالب داستان کوتاه معاصر، فراتر از یک مکتب ادبی صرف، به شیوهای برای مواجهه با واقعیتهای اجتماعی و انسانی بدل شده است. در دنیای معاصر، با پیچیدهتر شدن مسائل اجتماعی، مهاجرتهای گسترده، جنگهای داخلی، بحرانهای اقتصادی و ظهور اشکال جدید نابرابری، داستان کوتاه نئورئالیستی، همچنان ابزاری مؤثر برای ثبت و بازتاب این تحولات است.
در ادبیات امروز، نویسندگان بسیاری در نقاط مختلف جهان، هرچند ممکن است خود را رسماً نئورئالیست ننامند، اما با بهرهگیری از تکنیکهای این جریان، به بازنمایی صادقانه و عاری از آرایش زندگی معاصر میپردازند. روایتهایی که بر تضادهای طبقاتی، مهاجرتهای اجباری، خشونت، تبعیض جنسیتی و بحرانهای زیستمحیطی تمرکز دارند، ادامهدهندهٔ سنت نئورئالیستی در داستان کوتاهاند.
داستان کوتاه، بهدلیل ایجاز، قابلیت تمرکز بالا بر یک موقعیت یا شخصیت و ایجاد حس فوری واقعیت، همچنان قالبی مناسب برای گسترش نگاه نئورئالیستی باقی مانده است. در همین راستا، جشنوارههای ادبی، جوایز داستان کوتاه و پلتفرمهای نشر دیجیتال، به ترویج این نوع روایتهای واقعگرایانه کمک کردهاند.
در نهایت، نئورئالیسم، با تأکید بر نمایش واقعیت تلخ و عریان زندگی، بدون اغراق، قضاوت یا زیباسازی، همچنان نقشی مهم در ادبیات معاصر ایفا میکند و داستان کوتاه، بهعنوان ظرفی فشرده و مؤثر، این رویکرد را به نسلهای جدید نویسندگان و مخاطبان منتقل میکند.
از ابراز محبت و نظرات خوب شما بسیار سپاسگزاریم!
حضور شما در صفحه ادبی (فراز) به ما انگیزه میدهد تا با اشتیاق بیشتری در مسیر رشد و حمایت از ادبیات گام برداریم.
برای حمایت مستمر از فعالیتهای ادبی فراز، خواهشمندیم صفحه ما را دنبال کنید و به وبسایت رسمیمان به آدرس www.faraaaz.com
مراجعه کنید تا از آخرین اخبار و خدمات بنگاه انتشاراتی فراز مطلع شوید.
با احترام
بنگاه انتشاراتی فراز
ایمیل: support@faraaz.no
وبسایت ما:




Comments